{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
لبخند تو را چند صباحی است ندیدم/ یکبار دگر خانه ات آباد بگو سیب/ عمری است که اندوه به رویم زده لبخند/ از هر غمی اندیشه ات آزاد بگو سیب.
می نویسم د ی د ا ر تو اگر بی من و دلتنگ منی ... یک به یک فاصله ها را بردار.
خیابانهای تنهایی دلی ولگرد می خواهد! و آوازم بدون تو سکوتی سرد می خواهد! برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت! ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد می خواهد
افسانه زندگی به جز این دو نیست:یا مرگ آرزوها،یا آرزوی مرگ…
آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم / از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم / تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم / شاید که خدا خواست اینگونه بمیریم
مي دونستي اشک گاهي از لبخند با ارزش تره؟!!!! چون لبخند رو به هر کسي مي توني هديه کني اما اشک رو فقط براي کسي مي ريزي که نمي خواي از دستش بدي...!
سیــــــــــر شدم … بسکه سرد و گرم روزگار را چشیدم !
بوی مهربانی میآید کجا ایستاده ای ؟ در مسیر باد !؟
دلتنگم از اين لبخندهاي خشک ، احوالپرسي هاي معمولي ! چشمانِ من تصويري از جنسِ تو ميخواهد . . .
مَـن فـَـرامــوش نَـکـــرده ام ... مَــن از نَـهــایــتِـــــ درد بـه بـــی حـسـّــی رسـیـــده ام . .
چه ساده بودم که گمان میکردم به دورم می گردند ، کسانی که دورم میزدند ...
وقتي اومد نفهميدم!!! وقتي كه بود نفهميدم!!! همش ميگفت حواست باشه خيلي زود دير ميشه!!! وقتي رفت تازه معني اين جمله رو فهميدم: "ناگهان چه زود دير ميشود...!"
اگر خداوند ؛ یک روز ارزوی انسان را براورده میکرد من بی گمان دوباره دیدن تو را ارزو میکردم و تو نیز هرگز ندیدن مرا انگاه نمیدانم براستی خداوند کدامیک را می پذیرفت
وقتي كسي نيست كه به او فكر كني به آسمان نگاه كن زيرادرآسمان كسى هست كه به توفكركند
ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج را نمیشنوند...چه تلخ است قصه عادت....
وداع آخرم با تو، وداعم با نفس هامه ببين نزديكه ويرون شم، رفيقم قلب تنهامه يه دريا تو چشام دارم،شبم لبريز بارونه بدون تو كسي جز من، كنار من نميمونه
لبخند تو را چند صباحی است ندیدم/ یکبار دگر خانه ات آباد بگو سیب/ عمری است که اندوه به رویم زده لبخند/ از هر غمی اندیشه ات آزاد بگو سیب.
می نویسم د ی د ا ر تو اگر بی من و دلتنگ منی ... یک به یک فاصله ها را بردار.
خیابانهای تنهایی دلی ولگرد می خواهد! و آوازم بدون تو سکوتی سرد می خواهد! برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت! ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد می خواهد
افسانه زندگی به جز این دو نیست:یا مرگ آرزوها،یا آرزوی مرگ…
آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم / از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم / تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم / شاید که خدا خواست اینگونه بمیریم
مي دونستي اشک گاهي از لبخند با ارزش تره؟!!!! چون لبخند رو به هر کسي مي توني هديه کني اما اشک رو فقط براي کسي مي ريزي که نمي خواي از دستش بدي...!
سیــــــــــر شدم … بسکه سرد و گرم روزگار را چشیدم !
بوی مهربانی میآید کجا ایستاده ای ؟ در مسیر باد !؟
دلتنگم از اين لبخندهاي خشک ، احوالپرسي هاي معمولي ! چشمانِ من تصويري از جنسِ تو ميخواهد . . .
مَـن فـَـرامــوش نَـکـــرده ام ... مَــن از نَـهــایــتِـــــ درد بـه بـــی حـسـّــی رسـیـــده ام . .
چه ساده بودم که گمان میکردم به دورم می گردند ، کسانی که دورم میزدند ...
وقتي اومد نفهميدم!!! وقتي كه بود نفهميدم!!! همش ميگفت حواست باشه خيلي زود دير ميشه!!! وقتي رفت تازه معني اين جمله رو فهميدم: "ناگهان چه زود دير ميشود...!"
اگر خداوند ؛ یک روز ارزوی انسان را براورده میکرد من بی گمان دوباره دیدن تو را ارزو میکردم و تو نیز هرگز ندیدن مرا انگاه نمیدانم براستی خداوند کدامیک را می پذیرفت
وقتي كسي نيست كه به او فكر كني به آسمان نگاه كن زيرادرآسمان كسى هست كه به توفكركند
ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج را نمیشنوند...چه تلخ است قصه عادت....
وداع آخرم با تو، وداعم با نفس هامه ببين نزديكه ويرون شم، رفيقم قلب تنهامه يه دريا تو چشام دارم،شبم لبريز بارونه بدون تو كسي جز من، كنار من نميمونه
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}